تعاریف ارگونومی
واژه «ارگونومی» از دو کلمه یونانی «ارگو6» به معنی کار و «نوموس7» به معنی قانون و قاعده طبیعی مشتق شده است و در لغت به معنای قوانین طبیعی کار است. اما در اصطلاح کاربردی علم ارگونومی مجموعه دانشی است که از تلفیق علوم زیستی، فیزیولوژی انسانی، سیستمها و روش ها، طراحی مشاغل و محیط کار به وجود آمده است که سعی دارد ابزارها، دستگاهها و محیط کار را با توجه به در نظر گرفتن توانایی های جسمانی، فکری و محدودیتها و علائق انسانها، طراحی کند. این علم با هدف افزایش بهرهوری با توجه به سلامتی، ایمنی و رفاه کارکنان در محیط کار شکل یافته است (صادقی 1379؛ طاهری 1376).
برخی از تعاریفی که متخصصان و کارشناسان این علم از ارگونومی نمودهاند، به عنوان نمونه در زیر آورده میشود:
ارگونومی علم مطالعه انسانها در حین انجام کار، برای درک ارتباط پیچیده میان افراد و جنبه های فیزیکی و روانشناختی محیط کار، نیازهای شغلی و روشهای کار میباشد (WHO 1978).
ارگونومی علمی است که انسان و تعامل آن را با محصولات، تولیدات، تجهیزات، امکانات، روش ها و محیط کار و زندگی مورد مطالعه قرار میدهد و علیرغم علوم فنی ـ مهندسی (که عمدتا به تکنیک ها و فنون می پردازد) بر انسان و طراحی وسائل برای افراد تاکید دارد (ساندرز و دیگران 1378).
ارگونومی عبارتست از کاربرد اطلاعات علمی موجود درباره انسان (و روش های علمی کسب چنین اطلاعاتی) برای حل مشکلات طراحی (هلاندر 1375).
انجمن بینالمللی ارگونومی8، ارگونومی را چنین تعریف میکند: ارگونومی علمی است که دانش حاصل از علوم انسانی را با مشاغل، سیستمها، محصولات و محیط زیست با توجه به توانایی های جسمانی و روانی و محدودیتهای انسانی مرتبط می سازد (هانچینسون و دیل).
اما با توجه به تجارب علمی، و نیز با توجه به اجرای ارگونومی در یکی از خطوط تولید شرکت فرآورده های ـ غذایی گل بهان توسط نگارنده، و همچنین با توجه به اینکه نگارنده، پایان نامه کارشناسی ارشد خود را نیز در این مورد نوشته است، تعریف زیر، مفهوم ارگونومی را بهتر روشن میسازد:
ارگونومی عبارتست از علم بکارگیری بهینه از ابزار کار در محیط کاری، به نحوی که حداکثر بازدهی در تولیداتی که انسان در آن نقش دارد، بدست آید در حالی که کارگر یا کاربر حداکثر رضایت را از کاربرد ابزار مزبور و همچنین از محیط کاری دارد و میزان ایمنی لازم در کار برای کارگران و کاربران فراهم شده است (کارزار جدی 1379).
با توجه به تعریف فوق، علم ارگونومی از رشته های علمی نظیر پزشکی، فیزیولوژی، آمار، روانشناسی، مردم شناسی، آناتومی، بیومکانیک و سنجش ابعاد و اجزای بدن انسان، برای طراحی ماشین و محیط کار سود میبرد. در واقع، ارگونومی یک علم چند رشتهای است که ارتباط متقابل تکنولوژی، محیط و نیازهای روحی و جسمانی انسان را برقرار می سازد. در ایالات متحده آمریکا، بجای واژه ارگونومی، عبارت مهندسی فاکتورهای انسانی را بکار میبرند. انجمن فاکتورهای انسانی و ارگونومی آمریکا نیز بر روش های طراحی تاکید داشته و مهندسی فاکتورهای انسانی را چنین تعریف میکند: «کشف و کاربرداصول مربوط به رفتار انسان و خصوصیات طراحی، ارزیابی، فرآیند نگهداری محصولات و سیستم ها با هدف ایمن بودن، اثر بخش بودن و ایجاد رضایت در بین کارکنان».
اهداف اساسی علم ارگونومی، بهبود نحوه انجام کار، روش های کار و ابزار کار، و انطباق آنها با ویژگیهای روانی و جسمی انسان است. البته باید توجه داشت که با مراعات اصول ارگونومی، فشار کاری و خستگی های بی مورد کاهش مییابد. همچنین، ارگونومی در پی انطباق علمی شغل، شرایط، ابزار و محیط کار با مشخصات فیزیکی و بدنی انسان و نیز تعیین نیرو و توانایی جسمی اوست. باید شغل و محیط کار چنان طراحی شود که با مشخصات فیزیکی میانگین افراد (با ملحوظ کردن انحراف معیارهای مربوطه) مطابقت داشته باشد (فروزانفر 1378).
3- تاریخچه ارگونومی
حوزه پیدایش ارگونومی به انقلاب صنعتی ـ اواخر قرن نوزدهم و اوائل قرن بیستم ـ برمیگردد. کارهای پژوهشی فرانک و لیلیان گیلبرت در زمینه کارسنجی9 و مدیریت کارگاهی سرآغازی بر مطالعات ارگونومیک بود. پس از جنگ جهانی دوم و بویژه با روشن تر شدن مشکلات کاری و حتی تلفات ناشی از عدم توجه به دانش ارگونومی در محیط کاری، نیاز به طراحی محل کار بصورت ارگونومیک بیشتر احساس شد. پیچیدگی اشتباه های احتمالی در زمینه های مختلف همچون هواپیماهای جنگی، رادار و دیگر تجهیزات در طول جنگ، هم جنبه مهندسی و هم جنبه رفتاری داشت و گروههایی متشکل از روانشناسان، مهندسان، انسانشناسان و فیزیولوژیستها، همراه با هم کوششهایی را جهت حل مشکلات طراحی و آموزش آغاز کردند. چنین کوششهایی که در خلال جنگ دوم جهانی در آمریکا و انگلستان، به طور همزمان آغاز شده بود باعث گردید تا دانش ارگونومی شروع به رشد و توسعه کند و در اغلب کشورهای اروپایی مورد توجه واقع شود. در دهه 1980 میلادی، متأسفانه فجایع تکنولوژیکی بسیاری رخ داد و موجب شناخته شدن هر چه بیشتر دانش ارگونومی در میان مردم شد. کارخانه سازان، کارخانه داران، کارگران، دولتمردان و به تبع آن عامه مردم به طراحی ارگونومیک روی آوردند (ساندرز و مککورمیک 1998).
در 4 دسامبر 1984میلادی، نشت گاز متیلو سوسیانات در کارخانه تولید سموم ضد آفات شرکت یونیون کارباید در بوپال هند، سبب مرگ نزدیک به 4000 تن و آسیب دیدن 200000 نفر دیگر شد. دو سال بعد، در 1986 میلادی، انفجار شدیدی در نیروگاه هسته ای چرنوبیل در شوروی (سابق)، سبب مرگ 300نفر و قرار گرفتن طیف وسیعی از مردم در معرض تابش های زیان آور و آلوده شدن میلیون ها هکتار زمین به رادیو اکتیو شد. سه سال بعد در 1989 میلادی در یک واحد تولیدی مواد پلاستیکی متعلق به شرکت نفت فیلیپس در تگزاس انفجاری روی داد که شدت این انفجار معادل انفجار 10 تُن تی. اِن. تی بود. 23 نفر کشته و 100 نفر مجروح شدند. همه این موارد و مثال های بسیار زیادی که مجال گنجایش آنها در این چند صفحه نیست، به باور کارشناسان، حوادثی هستند که علت اصلی تمامی آنها را باید در عدم طراحی صحیح ارگونومیک (به معنای کلی کلمه) جست (ساندرز و دیگران 1378).